LOVE 4 EVER
دیکتــــه روزگار چه کسی می گوید که من هیچ ندارم...؟ من چیز های با ارزشی دارم حنجره ای برای بغض چشمانی برای گریه لب هایی برای سکوت دست هایی برای خالی ماندن پاهایی برای نرفتن شب هایی بی ستاره پنجره ای به سوی کوچه بن بست و وجودی بی پاسخ...!
خیانت همیشه این نیست که اون بره و بهت پشت کنه بعضی وقتا که پاش وای میستی هرکاری که بتونی واسش میکنی انواع اقسام محبتارو بهش میکنی دستشو ول نمیکنی خودش یک نوع خیانته اما این بار به " خودت"
حریم من .. "حریم سلطان " نیست که حرمسرا باشد ... حریم من حرمت دارد .. باید لایق باشی تا دعوت شوی..
گفتم واقعا داری میری؟ گفت اره .
گفت جایی که من میرم جای 2نفره نه 3نفر گفتم برمیگردی؟ فقط خندید.. اشک توی چشمام حلقه زد سرمو پایین انداختم دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالاآورد گفت تو کجا میری؟ .....گفتم میرم بالا خره یه جایی... گفت تنها نریا یکیو باخودت ببر!!!! گفتم جایی که من میرم جای 1 نفره نه 2نفر... گفت بر میگردی؟ گفتم جایی که من میرم راه برگشتی نداره... من رفتم اونم رفت
نبودنت را برایم دیـکتــــــه می کنــــد
و نـُمره من
بـاز می شود . . . صــفــــــــر !
هنــــــوز . . .
نـبودنـت را . . . یـاد نگرفتــــه ام
:قالبساز: :بهاربیست: |